با توجه به اینکه نوری زاده در گفتار و نوشتار خود از ادبیاتی شنیع و هتاکانه استفاده می کند، یادداشت مورد اشاره را با جرح و تعدیل بخش های مغایر شئونات اخلاقی، از منظرتان می گذرانیم
«« چه باید کرد؟ این سؤال بیش از آنکه بر زبان اهالی خانه پدری جاری باشد، این سوی خط و فاصله، در بین ما به غربت نشستگان، از تبعیدی گرفته تا خانه به اختیار در خارج گزیده و از دانشجوی بورسیه تا رانده شده از دانشگاه های وطن، شنیده میشود.
در واقع هر یک از ما در آستانه انتخاباتی که میتواند موجد دگرگونی بنیادین در اساس و پایه نظام باشد و یا به تعبیری این پایههای سست بنیاد[!] را مستحکمتر کند، با این پرسش مهم روبرو هستیم که چه باید کرد؟
در سال 57 کسی صحبت از چه باید کرد به میان نمیآورد؛ چون "چه نباید کرد" محور سخن و تلاش اکثریت ما بود...
علیرضا نوری زاده
در صحنه چه میگذرد؟ اینکه در پس پرده هاشمیرفسنجانی و یا رحیم مشایی با رهبر ساختهاند و اینها همه بازی است، آن ها که در صحنه قابلیت بازی دارند سه نفرند. شیخ علی اکبر هاشمیرفسنجانی، اسفندیار رحیم مشایی و سعید جلیلی...
مسند نشینی سعید جلیلی فاجعهای است که نه فقط آثارش نصیب ما، که نصیب نسل های آینده خواهد شد... آیا باید دست روی دست گذاشت و نظاره کرد تا سعید خان بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند؟
به گمان من، مهم این نیست که چه کسی تدارکاتچی بعدی خواهد بود و سعید جلیلی را شکست خواهد داد، مهم این است که سعید جلیلی انتخاب نشود... ما وظیفه داریم مانع از فاجعه ای در ابعاد بزرگ شویم.
برای مطالعه بیشتر بر روی ادامه کلیک کنید