92/2/15
1:12 ص
به نام حق
بی تردید علامه مصباح یزدی شناخته شده ترین روحانی ولایت مدار کشور هستند. دفاع جانانه ایشان از جایگاه ولایت فقیه در کوران حوادث فتنه 78 و تبیین و روشنگری شجاعانه و غیرتمندانه اشان از مقام منیع ولایت فقیه نشان داد ایشان در مقام احساس وظیفه و تکلیف حتی حاضرند از آبروی خویش نیز سرمایه کنند. و این نشان از اوج تقوا و اخلاص ایشان است. این یار وفادار نظام و انقلاب و اسلام و رهبری اینبار نیز چون سابق به وظیفه الهی و اسلامی خویش عمل کرد. او همچون سرداری از جان گذشته و در قامت مردان میدان بصیرت و معرفت و عمل پا به به عرصه تکلیف گذاشته و با همراهی و همکاری گسترده دوستان و شاگردانش توانست پس از ماهها تحقیق و بررسی و سنجیدن تمامی معیارهای نامزدی دکتر لنکرانی را به عنوان نماینده جبهه مورد تایید قرار دهند.
سرانجام پس از بررسی های موشکافانه و دقیق برای تعیین کاندیداهای اصلح، کامران باقری لنکرانی به عنوان نامزد مورد نظر جبهه پایداری برگزیده شد تا بالأخره یکی از قطب های اصلی انتخابات پیش رو نیز رسما وارد کارزار انتخاباتی شود. در رابطه با این انتخاب و مسائل پیرامون آن نکاتی قابل ذکر است:
1) جبهه پایداری و شخص علامه مصباح یزدی (مدظله العالی) به عنوان پشتیبان اصلی این جریان، از آغاز تأسیس این جبهه در مظان اتهامات و تخریب های بی سابقه قرار داشتند. به ویژه حضرت علامه که به دلیل مواضع صریح و روشنگری های خود در زمان اصلاحات و به خصوص فتنه 88 همواره پای ثابت توهین ها و حملات در روزنامه های زنجیره ای و بعضا رسانه های مدعی اصولگرایی بودند.
این توهین ها و تخریب ها در آستانه انتخابات یازدهم طبعا شدت بیشتری به خود گرفته است و از سایت های معاند و اصلاح طلب گرفته تا حامیان دولت و شهردار تهران، همگی به جای نقد اصولی و صحیح گفتمان این جریان ( که قطعا خالی از نقص و ضعف نیست)، علم تخریب را سردوش گرفته اند و به بهانه های مختلف سعی در زیر سوال بردن کلیت این جریان اصولگرایی می کند. دکتر لنکرانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. چه اینکه ایشان در ماه های اخیر که به عنوان سخنگوی جبهه فعالیت می کردند و حتی کاندیداتوری ایشان هنوز قطعی نشده بود، از سوی سایت ها و رسانه های مذکور به عناوین مختلف مورد تهاجم قرار گرفت. از هلو نامیدن و به سخره گرفتن درجه پروفسوری ایشان تا کشاندن معرکه به سابقه پدر و خانواده که همگی از ضعف گفتمان های مقابل جبهه پایداری حکایت دارد. چرا که توهین ها و تخریب های اینچنینی جز از ضعف گفتمانی جریان های دیگر و همچنین اعتراف به عمق تأثیرگذاری این جبهه نشأت نمی گیرد.
2) در مقابل تخریب های فوق الذکر، جبهه پایداری با تشکیل شورای فقاهتی، سعی در اسلامیزه کردن تمام تئوری ها و به تبع آن فعالیت های خود کرد. بیانات علامه مصباح یزدی به عنوان یکی از اعضای شورای فقاهتی، خط مشی این جریان را به طور کلی مشخص می کند. ایشان در همایش انتخاباتی اخیر جبهه پایداری بر لزوم عدم تخریب کاندیداهای دیگر تأکید کردند: «بنده با عمق دل برای برخی آقایان دعا میکنم چرا که آنها خدمتگذار هستند پس باید بدانیم شناخت اصلح منافاتی با احترام به دیگران و عدم بیمهری به آنها ندارد.» فرمایشات ایشان کاملا علت تمایز این گفتمان را با سایر گفتمان های موجود مشخص می کند. آنجا که علامه مصباح از وظیفه محوری به جای نتیجه گرایی سخن می گوید: «ما مرد وظیفهایم، نه به دنبال نتیجه؛ باید ببینیم وظیفهمان چیست، همان را انجام دهیم. نتیجه چه خواهد شد؟ هر چه خدا بخواهد. ممکن است نتیجه همان شود که ما میخواستیم؛ شاید هم خدا مصلحت نداند و خلاف آنچه ما خواستیم، حاصل شود. در هر دو صورت ما وظیفهمان را انجام دادهایم و ثوابش را میبریم. »
این ها همه نشان از این دارد که جبهه پایداری برخلاف جریان های دیگر ( چه اصلاح طلبی و چه اصولگرایی) به مسائل نگاه صرفا حزبی و سیاسی ندارد. این جبهه در عمل ثابت کرده است که تلاش می کند از ورود به بازی های کثیف سیاسی و باندبازی ها و ائتلاف های بی سرانجام پرهیز کند، چرا که عمل به وظیفه و تکلیف را مقدم بر هر چیز می داند و قطعا این نکته، یکی از علل اصلی حمله به این جریان است. ( البته این بدان معنا نیست که ما ضعف ها و نقص های جبهه پایداری را نادیده بگیریم.
3) جبهه پایداری از بدو تأسیس آن یعنی قبل از انتخابات مجلس نهم، به دلیل نقطه نظرات متفاوت با دیگر جریان های اصولگرایی، از دید برخی به وحدت شکنی متهم می شد. ماجرای این اتهام به وحدت شکنی از آنجا آغاز شد که اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم برای جلوگیری از تشتت و تقسیم آرا، تصمیم به ائتلاف گرفتند تا در آخر بر اساس نظرسنجی ها نامزدهای مورد نظر را انتخاب کنند.
اما برخلاف نظر اکثریت اصولگرایان بر این اجماع، جبهه پایداری به دلیل نوع تفکر حاکم بر آن، حاضر به پذیرش این ائتلاف نشد. چرا که معیار اصلح بودن را نه در نتایج نظرسنجی های نامعلوم، بلکه در شاخص های دیگری همچون ولایتمداری و کارآمدی جستجو می کرد. این استنکاف، سبب شد تا دوباره تخریب ها بر ضد این جبهه و این بار با محوریت وحدت شکنی آغاز شود. البته بعد از انتخابات، نتایج نشان از شکست ائتلاف مذکور (7+8) و در مقابل راهیابی بسیاری از نمایندگان این جبهه تازه تأسیس به مجلس داشت.
این رویه اشتباه در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری هم دوباره در برخی از اصول گرایان در حال تکرار است. ائتلاف های رنگارنگی همچون ائتلاف پیشرفت (2+1) و ائتلاف اکثریت اصول گرایان (3+2) و به تبع آن واگذاری انتخاب کاندیدا به نظرسنجی ها و ایضا نظرسازی های نامعتبر اینترنتی، حکایت از تکرار همان اشتباه انتخابات مجلس نهم و طرح شکست خورده صالح مقبول به جای اصلح نامقبول دارد. در حالی که حضرت امام خامنه ای در بیانات اخیر خود در مشهد مقدس بر لزوم انتخاب "اصلح" از جانب مردم تأکید داشتند، اصرار این جماعت مدعی اصول گرایی برای انتخاب چنین طرح هایی عجیب می نماید.
در این بین جبهه پایداری نیز با پیروی از فرمایشات حکیمانه علامه مصباح یزدی به جای اصلح سازی، با معیار ها و ملاک های مشخص در جستجوی اصلح برآمد. علامه در جایی این نظرسنجی ها را به باد هوا تشبیه کردند و فرمودند: «باید کارمان خالصانه برای خدا باشد و به هیچ چیز دیگری هم غیر از او امید نداشته باشیم؛ هیچ چیز، یعنی هیچ چیز. کمک دیگران، نظرخواهی و پول و مانند آن، همه باد هواست. اگر خدا نتیجهای را بخواهد، منتظر این نظرخواهیها و نظرسنجیها نمیماند. همچنانکه بارها زیر و رو شدن این نظرخواهیها را دیدهایم. ما باید به وظیفهمان عمل کنیم؛ نتیجه را کس دیگری رقم میزند. »
4) در آخر ذکر این نکته ضروری است که با توجه به سخنان مرحوم آیت الله خوشوقت (یکی از اعضای شورای فقاهتی جبهه پایداری) که قبل از سفر آخر خود به مکه فرمودند: «گزینه اصلح خودش به میدان نمی آید بلکه ما وظیفه داریم که کاندیدای اصلح را برای حضور متقاعد کنیم» می توان این شاخص یعنی عدم تمایل به قدرت را از مهمترین ملاک های انتخاب اصلح دانست. این در حالی است که برخی از خود اصلح پنداران و احساس تکلیف کرده های انتخابات یازدهم که از ماه ها و بعضا از سال ها پیش(!) ستاد های انتخاباتی خود را فعال کرده اند و به انتخابات به چشم یک نردبان برای رسیدن به قدرت می نگرند، قطعا مردم را همانند روشنفکرترین زن ایران در سال 88(؟!) ساده می پندارند، وگرنه مردم تفاوت چفیه انداختن های انتخاباتی با غیر آن را درک می کنند و شاید علت تفاوت برخی با برخی دیگر همین تفاوت در احساس تکلیف ها باشد.
به واقع آیا تفاوتی نیست میان آنان که در صف اول ورود به انتخابات قرار گرفته اند و آنان که با وجود فراخوان های پرشمار مردمی باید برای ورود به صحنه انتخابات التماس شان را کرد؟!
منبع: وبلاگ اندیشه عاشورایی
این وبسایت در جهت حمایت از نامزد ولایت مدار و ارزشی جبهه پایداری ایجاد شده. در این وبلاگ به صورت روزانه آخرین و جدیدترین اخبار و اطلاعات درباره این نامزد محترم ارائه خواهد گردید. * تا دولت ولایی، یک یاعلی تمام است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگینامه دکتر کامران باقری لنکرانی : کامران باقری لنکرانی متولد 1344 در تهران و متاهل است. او سه فرزند دارد. وی دارای مدرک فوق تخصصی گوارش و کبد است کامران باقری لنکرانی در دولت نهم و کابینه اول احمدی نژاد وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. سوابق تحصیلی 1- دکترای عمومی دانشگاه شیراز 1368 2- فوق تخصص گوارش و کبد شیراز 1375 سوابق اشتغال 1- معاون آموزشی گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 2- رییس بیمارستان نمازی شیراز 3- معاون پشتیبانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 4- مدیر گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 5- وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی فعالیتهای علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی 1- استادیار گروه داخلی از سال 1371 تا 1380 2- دانشیار گروه داخلی از سال 1380 تاکنون 3- عضویت در انجمن بین المللی پیوند کب، انجمن آمریکایی متخصصین گوارش، انجمن متخصصین گوارش و کبد ایران 4- انتشار دو کتاب و مشارکت در تألیف دو کتاب دیگر 5- چاپ 22 مقاله پژوهشی به زبان انگلیسی و 4 مقاله پژوهشی خارجی در مجلات علمی پزشکی داخلی و بین المللی 6- تأسیس و سردبیری مجله الکترونیک پزشکی شیراز سال 1379 ( اولین مجله الکترونیکی پزشکی جمهوری اسلامی ایران) 7- ارائه مقالات پزشکی در شش کنگره خارج از کشور و تعداد زیادی از کنگره های داخلی 8- عضویت در هیئتهای ممتحن امتحانات دانشنامه فوق تخصصی گوارش و کبد، تخصصی اورژانس، پذیرش دستیار، امتحان جامع کارورزی،گواهینامه تخصصی داخلی 9- عضویت در کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ش 10-و امروز افتخار میکند که سخنگوی جبهه مردمی جبهه پایداری است