92/2/15
7:4 ع
دکتر باقری لنکرانی :
در ثروت آفرینی باید "عدالت" مبنا قرار گیرد.
دکتر کامران باقری لنکرانی که این روزها به عنوان یکی از اصلی ترین کاندیداهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری شناخته می شود و در برخی نظرسنجی های روزهای گذشته نیز رشد معناداری داشته است، قریب به دو ماه قبل با ویژه نامه نوروزی روزنامه فرهیختگان گفتگویی تفصیلی انجام داده است.
به گزارش رجانیوز، نکته جالب توجه در این مصاحبه تاکید لنکرانی بر مطرح شدن گفتمانهای تقلبی در جریان رقابت های انتخاباتی است که به بهانه وضعیت اقتصادی و معیشتی ، چاره کار را در اتخاذ سیاست خارجی سازشکارانه در قبال استکبار می دانند و جالب تر آنکه با گذشت نزدیک به دو ماه از این گفتگو، پیش بینی وی کاملا رنگ و بوی واقعیت به خود گرفته و شاهد مثال آن نیز اظهارات معنادار برخی کاندیداها مبنی بر سازش و انفعال در سیاست خارجی به بهانه مسایل اقتصادی است.
دکتر لنکرانی در بخش دیگری از این گفتگو، گفتمان "کارآمدی مبتنی بر آرمانگرایی" را تببین می کند و در بخشی از اظهاراتش گفته است: کارآمدی مبتنی بر آرمانگرایی نیز از عمق باورهای مردم نشات می گیرد ، با این حال این گفتمان با آسیب هایی روبرو است، در این راه برخی از اقدامات و عملکردهایی که می توانست نماد باشد در سالهای اخیر و در میانه راه به آرمانها متعهد نبود و مسیر خود را عوض کرد.
در ادامه متن کامل این گفتگو می آید :
اگر موافق باشید گفتگو را با بررسی گفتمان ها موجود در انتخابات ریاست جمهوری آتی شروع کنیم . به نظر شما گفتمان غالب و گفتمان های مطرح در انتخابات پیش رو چه خواهد بود؟
بسم الله الرحمن الرحیم. معمولا در ایام انتخابات و رجوع به آرا مردم شاهد بروز شعارهای مختلف هستیم و این انتخابات هم مستثنی نیست. در این انتخابات احتمالا شاهد بروز یک تقلب گفتمانی هستیم. با توجه به شراط اقتصادی کشور و مجموعه اتفاقاتی که ما می توانیم برآیند آن را بهم ریختگی در عرصه اقتصاد بنامیم، موضوعات اقتصادی یک جلوه ویژه در برنامه های کاندیداها دارد.
تقلب گفتمانی در چنین شرایطی این است که به بهانه رفع مشکلات اقتصادی در باغ سبزی از سوی عده ای به مردم نشان داده می شود که بر خلاف مستندات علمی و تجربه تاریخی ملت ایران و آرمان ها می باشد.
این افراد که منادی چنین تفکری هستند مدعی می شوند که برای رفع مشکلات امروزی راهی نداریم و باید دربست یا تا حدودی تسلیم جریان سرمایه داری جهانی شویم .
هر چند هنوز با انتخابات و تبلیغات انتخاباتی فاصله داریم اما شراره های گفتمان تقلب را در فضای سیاسی می توانینم ببینم. کسانی که محتوای اظهارات آنها این است برای برون رفت از شعب ابی طالب باید به سمت مذاکره با آمریکا برویم و یا کسانی که الگوهای اقتصاد وابسته را معرفی می کنند ، نمایندگان گفتمان تقلبی هستند.
در مقابل این نوع گفتمان ها گفتمان با اصالت و معنا دار و تطبیق یافته با معنای دینی و کار آمدی وجود دارد که در مسیر ارزش ها ، تجربه تارخی ملت ایران قرار دارد.
بر اساس منطق قرآنی، نصرت الهی زمانی نازل می شود که تقوا داشته باشیم، منطق قرآنی بر این موضوع تاکید دارد که و پایداری بر آرمان ها گشایش و فتح را به دنبال دارد. در بیاناتی که رهبر معظم انقلاب در خصوص منع مذاکره بیان فرمودند این موضوع قابل مشاهده است.
این فرمایشات ریشه در باورهای دینی و تجربه های تاریخی دارد. این موضوع کاملا قابل وضوح است که هر ملتی که به نظام سلطه تکیه دهد در مسیر فلاکت و وابستگی و عدم استقلال قرار می گیرد و این تجربه پرپسامدی است در تاریخ جهان.
برنامه هایی که در راستای گفتمان تقلبی تعریف می شود بیشتر از آنکه به نفع کشور و در جهت منافع مردم باشد در نهایت کشور را وابسته می کند.
به نظر شما گفتمان "کارآمدی مبتنی بر آرمانگرایی " تا چه حد بر آمده از خواست مردم است؟ به عنوان مثال در فضای انتخابات سال 84 خواسته مردم به سمت گفتمان عدالتخواهی بود و دیدیم در نتیجه این گفتمان نیز پیروز در انتخابات شد، آیا "کارآمدی مبتنی بر آرمانگرایی" پتانسل اجتماعی دارد؟
ابتدا بگویم که این گفتمان نیاز به تبیین دارد و باید به جزییات آن نیز پرداخته شود، با این حال جهت گیری عمومی مردم در چارچوب همین گفتمان است.
شاهد مثال ، راهپیمایی 22 بهمن که علی رغم تمامی مشکلات مردم صادقانه و هوشمندانه به میدان می آید و دلبستگی های خود را اعلام میکند، راهپیمایی 22 بهمن مثال خوبی است از رفتاری که از عمق جان و باورهای مردم برآمده است.
کارآمدی مبتنی بر آرمانگرایی نیز از عمق باورهای مردم نشات می گیرد، با این حال این گفتمان با آسیب هایی روبرو است ، در این راه برخی از اقدامات و عملکردهایی که می توانست نماد باشد در سالهای اخیر و در میانه راه به آرمانها متعهد نبود و مسیر خود را عوض کرد.
در واقع نقطه ضعف زمانی پدید آمد که عملگرایانه مسیر آرمانها را تغییر دادند و ما شاهد هستیم با فاصله گرفتن از آرمانها ، نا کارآمدی نیز بروز کرد.
تحلیل آسیب شناسانه این اتفاقات آن است آنجایی این گفتمان دچار خدشه و مشکل شد که پرچمداران این گفتمان تعهداتشان به آرمان ها را به بهانه وجود مشکلات کمرنگ کردند و نیازی به متعهد بودن خود به آرمان های اولیه ندیدند.
ما باید تلاش کنیم و نگذاریم تقلب گفتمانی در فضای این انتخابات صورت بگیرد. ما الان اگر مشاهده کنیم می بینم که وجدان مردم و فهم عمومی ملت خواستگاه انقلابی و ارزشی دارد، نباید بگذاریم این اعتقاد و باور عمومی دچار خدشه بشود.
مطمئنا عده ای با مطرح کردن برخی نقاط ضعف می خواهند برخی نارسایی ها را به این گفتمان بچسباند ولی باید این موضوع تبیین شود که این نارسایی ها اتفاقا زمانی به وجود آمد که از این گفتمان فاصله گرفته شد.
برخی از روی جهالت یا عداوت این گفتمان که بر گرفته از آرمان های انقلاب و تجربه تاریخی مردم است زیر سئوال می برند، البته ظرفیت های مهمی هم برای این گفتمان حاصل شده است ، الان ده میلیون نیروی متخصص و محصل دانشگاهی داریم که معتقدند می شود کشور را بهتر از قبل با تکیه بر آرمانها اداره کرد ، در گذشته افراد متخصص رویکرد سکولار داشتند.
عده بسیار قلیلی از متخصصین و محصلین دانشگاه ها معتقد بر این بودند که می شود با پایبندی بر آرمانها، با رعایت تقوا، امور را پیش برد ولی امروز متخصص با تقوا داریم که همسویی کارآمدی و آرمانگرایی را در سطح کلان مدیریتی تجربه کردند و کارنامه موفقی نیز برجا گذاشتند.
در انقلاب اسلامی راه کارآمدی باید با آرمانگرایی همسو و هم جهت باشد. در گذشته این ظرفیت وجود نداشت. بنده نمی خواهم فعالیت های خوبی که در دولت های گذشته رخ داده را زیر سئوال ببرم ولی قبلا برای پیشرفت باید چشم به آرمان ها بسته می شد اینگونه بود که مفاسد اقتصادی توجیه پذیر میشد، ولی ما الان این تجربه را داریم که از آرمانرایی کوتاه نیاییم و به کارآمدی هم می رسیم.
در حال حاضر آنچه در فضای عمومی جامعه حس می کنیم این است که مردم شیرینی کارآمدی و آرمانگرایی را در سالهای 84 تا 88 احساس کردند واین شیرینی برایشان خاطرات پرحلاوت و پرطرواتی را به یادگار گذاشته است. همچنین مردم آسیب ها و حاشیه سازی ها که بر اثر فراموشی آرمان ها بعد از سال 88 شاهد آن بودیم را نیز به خاطر دارند.
الان یک مسئله ای که وجود دارد چسبندگی این گفتمان به دولت آقای احمدی نژاد است. همانگونه که خود گفتید این گفتمان با روی کار آمدن دولت نهم نمود پیدا کرد و البته در میان راه مسیر نیز عوض شد. اینجا موضوعی که پیش می آید ان است ، جریانی که قرار است در انتخابات پیش رو پرچمدار این گفتمان شود، نقاط ضعف موجود در سالهای اخیر نیز به آن می چسبد ازطرف دیگر نقاط قوت نیز به پای کاندیدای دولت ریخته می شود. بلند کردن علم این گفتمان توسط جریانی که با دولت نیز مرزبندی مشخص خود را دارد ، دشوار نیست؟
در حال حاضر دو نوع انتقاد به گفتمان کارآمدی مبتی بر آرمانگرایی وجود دارد. یک نگاه ارتجاعی است . این افراد در انتقاد از این گفتمان ارتجاع به گذشته دارند، این افراد معتقدند آرمانگرایی را با تخصص ممزوج کردن از ابتدا اشتباه بود. چون نگاه سکولاریستی دارند.
این افراد از همان سال 84 مخالفت خود را آغاز کردند. چون معتقدند کارآمدی ارتباطی به تقوا و آرمانگرایی ندارند. این افراد رسانه هم دارند و اتفاقا رسانه های زیادی دارند و دائما تفکر ارتجاع را ترویج می کنند. انتهای این تفکر ریشه در سکولاریسم دارد. این افراد هنگامی که دولت را در دست داشتند نشان دادند که بین برنامه های اجتماعی و باورهای دینی رابطه ای وجود ندارد.
انتقاد دیگر به این گفتمان حاکی این پیام است که هنگامی دچار ناکارآمدی خواهیم شد که به گفتمان سکولاریستی ارتجاع داشته باشیم.
در واقع آن کارآمدی شیرین سالهای 84 تا 88 زمانی دچار وقفه شد که جریان حاشیهای دولت حساب دولت را از نیروهای حزب اللهی جدا کردند و خودبستگی ها و خود اتکایی ها و وامداری حزبی را جایگزین وامداری به منافع ملی کردند.
در این زمان شاهد تصمیماتی هستیم که در برخی سیاستها بیش از آنکه منافع مردم مدنظر باشد منافع برخی اشخاص مورد توجه قرار گرفت و برخی تصمیمات نتایج خوبی برای مردم نداشت و عده ای خاص منفعت ها را بردند.
انتقاد نوع دوم طبیعتا انتقاد متفاوتی با انتقاد نوع اول است. انتقاد نوع دوم اتفاقا همان انتقاداتی است که در میان نسل جوان آرمان خواه کشور شکل گرفت. این انتقاد انتقادی از جنس آرمانگرایی است . اگر این طرز نگاه در بین مردم تبیین و ترویج بشود حتما مورد پذیرش قرار می گیرد.
در بین کاندیداها و یا جریان های سیاسی که بعضا آمادگی خود را برای حضور در انتخابات اعلام کردند ، کدام یک منادی چنین گفتمانی هسشتند؟
متاسفانه خیلی از افرادی که در چارچوب نیروی های انقلاب تعریف می شوند به صورت حقیقی به و ماندگار به هم سو بودن کارآمدی و آرمانگرایی باور ندارند.
نه اینکه این افراد انسان های بدی باشند بلکه با وجود ظاهر و عقاید بعضا انقلابی معتقدند که راهکار برون رفت ازمشکلات همان تجربه پیشینیان است و طرز تفکر آنان نیز در نهایت منطبق با گفتمان انقلاب نیست.
ما منکر موفقیت دیگران نیستیم اما منکریم در برابر جهت گیری اقتصادی و فرهنگی مبنای ارزشی را فراموش کنیم. در حال حاضر جریان حاشیه ای دولت نیز همین طرز تفکر را دارد.
شما که معتقد به هم سویی کارآمدی و آرمانگرایی هستید ، موضوعی که سئوال ایجاد می کند آن است که چه طور این گفتمان قرار است در لایه های زندگی مردم جریان پیدا کند؟ الان به عنوان مثال در اقتصاد که یکی از موضوعات مهم و موردتوجه است ، و شما تاکید دارید که یک گفتمان تقلبی در این زمینه در حال رشد کردن است ، گفتمانی که به عقیده شما برگرفته از آرمانها انقلاب است چه گونه می خواهد به اقتصاد ورود کند؟
خیلی ها زمانی که به اقتصاد وارد می شوند به در دام علم گرایی غربی می افتند و به نوعی ریشه های ارزشی را فراموش می کنند. یک موضوع مهم در اقتصاد نگاه ما به انسان و جهان است، این طرز نگاه است که راهکارهای اقتصادی را سامان میدهد.
اینکه در اقتصاد نگاه ما به انسان و تلاش انسان گرایانه چگونه است حتما در احکام اقتصادی و برنامه های اقتصادی اثر گذار خواهد بود. اینکه ما جهان را چگونه بشناسیم و ببینیم در خروجی کار ما نتیجه مشخصی دارد.
تفاوت نگاه به انسان و جهان در علوم انسانی سبب شده که نظریات مختلفی را شاهد باشیم . در اقتصاد شاهد نظرات زیادی هستیم که بعضا متناقض هم هستند این تفاوت نظر به تفاوت نگاه به همان مقوله انسان و جهان بر می گردد. در علوم تجربی شرایط اینگونه نیست.
به عنوان مثال پزشکان ممکن است درباره شیوه های درمان نظرات مختلفی داشته باشند اما این نظرات متفاوت بسیار کم است و بعضا قابل احصا نیست. این موضوع به این علت است که پزشکان با نگاه تجربی و آزمایشگاهی دنبال کشف حقیقت هستند.
در موضوع اقتصاد و علوم انسانی ما نباید فراموش کنیم که اجازه نداریم به بهانه علم گرایی ریشه های معنوی را به فراموشی بسپاریم. در دوره های گذشته شاهد بودیم که نظراتی با پرچم های زیبا مطرح و اجرایی شدند ولی به آرمانگرایی بی توجه بودند و در نهایت مشاهده کردیم که اثرات خطرناکی برجا گذاشتند.
در علم اقتصاد بر اساس حتی تقدم و تاخر حتی سوگیریها تغییر می بابد. کسی که معتقد است در ثروت آفرینی اصل بر رشد اقتصادی است در این نگاه افزایش شکاف طبقاتی قابل توجیه می شود اما اگر در ثروت آفرینی اصل بر توزیع ثروت و عدالت باشد و عدالت مبنا قرار گیرد هر اقدامی الزاما باید شکاف طبقاتی را کم کند و افزایش ثروت بهانه قابل قبولی برای شکاف نیست.
در آستانه انتخابات شاهد هستیم برخی چهره های سیاسی نظراتی را درباره نحوه ورود جریان های سیاسی به انتخابات مطرح می کنند؟ یا برخی سازوکارهایی مطرح شده است ، نظر شما به عنوان سخنگوی جبهه پایداری چیست؟
من یک موضوع کلی را مطرح می کنم که پاسخ سئوال شما در این بحث است. مهم ترین نکته ای که باید در مورد انتخابات مورد تاکید قرار بگیرد، همان بحثی است که امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید داشتند و آن اینکه انتخابات در جمهوری اسلامی همواره مردمی بوده و مردم تصمیم گیری کردند.
در حال حاضر عده ای در چارچوب گروه های خاص که ادعای مرجع بودن دارند نگاهشان به انتخابات این است که باید تصمیمی یگیرند و نظری بدهند و مردم لاجرم از آن تصمیم پیروی کنند.
مردم نشان دادند بیشتر از آنکه به گروه های مرجع توجه داشته باشند، تابع روحیه عمومی و نظرات خود هستند. در حال حاضر عده ای که داعیه داری گروه مرجع بودن را دارند به جای توجه به منافع عمومی تبدیل به کلوپ های قدرت و ثروت شدند و در عرصه انتخابات بیشتر نقش آفرینی شان در چارچوب قدرت و ثروت است، با این حال در بین مردم نوعی دلزدگی از برخی از این گروه های مرجع می بنیم این موضوع نشانگر قدرت بالای نقد در میان مردم است و نشان می دهد مردم به هر گروهی اعتماد ندارند.
مردم نشان دادند به کاندیدایی متمایل می شوند که حسن سابقه داشته باشد ، کاندیدایی که همسو با منافع ملی باشد نه منافع جناحی.
ما به جای اینکه بیشتر به ادبیات کی بیاد ، کی نیاد متمرکز شویم باید به سنتی که حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بنانهادند پایبند باشیم ، شما این را مسلم بدانید گروه هایی که به این موضوع پایبند نباشد مورد بی اعتنایی قرار می گیرند، این گروه ها و جریان های بی توجه به خواست مردم چار تزلزل در مردمسالاری دینی هستند .
در جریان اصلاحات کرارا دیدیم اگر مردم با نمایندگان و کاندیداهای آنها مخالفت می کردند مردم را زیر سئوال می بردند و حتی به مردم توهین می کردند ، هنگامی صف انتخابات را می دیدند می گفتند اگر مرگ موش هم بدهند مردم برای آن صف می کشتند. هر کجا دیدند نظرات مردم مخالف آنها است آن را زیر سئوال میبرند. در همین اتفاقاتی که در فتنه 88 رخ داد ، به جای اینکه گروه های مرجع احترام مردم را نگاه دارند به خاطر خودخواهی و تکبر در برابر آرا مردمی نه تنها تمکین نکردند بلکه زیر میز زدند و آن فجایع را آفریدند.
آنها وقتی دیدند حنای تقلب برای افکار عمومی رنگ باخته ، گفتند تقلب این بوده که با مردم به گونه ای رفتار شد تا آنها به یک کاندیدای خاص رای بدهند. در حال حاضر نیز برخی افرادی که مرهون توجه مردمی هستند و در حال حاضر احساس می کنند این پشتوانه مردمی درباره آنان انتقاد دارند به جای رفع انتقاد، انتخابات آزاد و مهندسی آرا را مطرح می کنند. و نوعا انتقادارات را به سمت مردم می برند. آینه چون نقش تو بنمود راست/ خود شکن آیئنه شکستن خطاست.
الان عده ای شرایط را به گونه ای ترسیم می کنند که معتقدند با توجه به فضای موجود حتما باید اصولگرایان به وحدت برسند و یک کاندیدا معرفی کنند ، به نظر شما در انتخابات آینده اصولگرایان با یک کاندیدا وارد انتخابات می شوند و یا آنکه یک فضای رقابتی شکل خواهد گرفت؟
تمام امور اجتماعی امور اقتضایی هستند ، باید ببینم اقتضا ما بر چه اساس است. آرمانگرایی به ما یاد می دهد که بر اساس وظیفه خود عمل کنیم. باید ببینیم در آن موقعیت وظیفه ما چیست.
ما در برابر گروه هایی که می خواهد کشور را وابسته کنند اگر متحدا وارد نشویم آن گروه معاند به قدرت برسد که این شرایط خاصی را فراهم می کند و همه دست به دست هم برای مقابله با آن گروه معاند باید وارد بشوند. اتفاقا چنین شرایطی در برهه هایی از انقلاب شکل گرفته است.
البته در حال حاضر ما شاهد چنین شرایطی نیستیم . تحلیل ما از شرایط که در جامعه داریم این است که جریانی که مشخصا به دنبال این وابستگی است و با اساس نظام مشکل دارد، بنای حضور جدی در انتخابات ندارد.
علت این امر هم بی توجهی و بی اعتنایی مردم به این طیف در انتخابات گذشته می باشد ، آن افرادی که به نوعی در فتنه سال 88 نقش داشتند و مرتبط بودند می دانند اگر در صحنه انتخبات حاضر شوند کمترین اقبال را خواهند داشت و از ترس همین عدم اقبال وارد نمی شوند.
اگر با اغماض شورای نگهبان این گروه تایید شوند مردم به آنها اعتماد نخواهند کرد، مردم این افراد را که 8 ماه کشور به آشوب کشیدند فراموش نخواهند کرد و با این حال این گروه در لایحه های پنهان و با پرچمی غیر از فتنه و در انتخابات شورا ها سعی دارند حاضر شوند و در شورای شهر رخنه کنند.
اگر حضور جدی این طیف در انتخابات را منتفی ببینیم صحنه انتخابات 92 مدل های مختلف کارآمدی را به مردم عرضه خواهد کرد که اگر امکان رقابت را حذف کنیم در آن جهت حرکت می کنیم که پشتوانه مردمی حذف شود. بنده معتقدم انتخابات ریاست جمهوری پیش رو صحنه پرشوری از رقابت بین جریان های معتقد به نظام و با مدل های مختلف کارآمدی عرضه خواهند کرد.
منبع: جوانان حامی دکتر لنکرانی
این وبسایت در جهت حمایت از نامزد ولایت مدار و ارزشی جبهه پایداری ایجاد شده. در این وبلاگ به صورت روزانه آخرین و جدیدترین اخبار و اطلاعات درباره این نامزد محترم ارائه خواهد گردید. * تا دولت ولایی، یک یاعلی تمام است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگینامه دکتر کامران باقری لنکرانی : کامران باقری لنکرانی متولد 1344 در تهران و متاهل است. او سه فرزند دارد. وی دارای مدرک فوق تخصصی گوارش و کبد است کامران باقری لنکرانی در دولت نهم و کابینه اول احمدی نژاد وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. سوابق تحصیلی 1- دکترای عمومی دانشگاه شیراز 1368 2- فوق تخصص گوارش و کبد شیراز 1375 سوابق اشتغال 1- معاون آموزشی گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 2- رییس بیمارستان نمازی شیراز 3- معاون پشتیبانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 4- مدیر گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 5- وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی فعالیتهای علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی 1- استادیار گروه داخلی از سال 1371 تا 1380 2- دانشیار گروه داخلی از سال 1380 تاکنون 3- عضویت در انجمن بین المللی پیوند کب، انجمن آمریکایی متخصصین گوارش، انجمن متخصصین گوارش و کبد ایران 4- انتشار دو کتاب و مشارکت در تألیف دو کتاب دیگر 5- چاپ 22 مقاله پژوهشی به زبان انگلیسی و 4 مقاله پژوهشی خارجی در مجلات علمی پزشکی داخلی و بین المللی 6- تأسیس و سردبیری مجله الکترونیک پزشکی شیراز سال 1379 ( اولین مجله الکترونیکی پزشکی جمهوری اسلامی ایران) 7- ارائه مقالات پزشکی در شش کنگره خارج از کشور و تعداد زیادی از کنگره های داخلی 8- عضویت در هیئتهای ممتحن امتحانات دانشنامه فوق تخصصی گوارش و کبد، تخصصی اورژانس، پذیرش دستیار، امتحان جامع کارورزی،گواهینامه تخصصی داخلی 9- عضویت در کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ش 10-و امروز افتخار میکند که سخنگوی جبهه مردمی جبهه پایداری است