92/2/15
1:31 ص
نویسنده وبلاگ مجاهد 313
انتظار "ما" از رئیس جمهور آینده چیست؟
در برنامه ی دیشب "پایش" که از شبکه ی یک سیما پخش شد، گزارش مردمی ای را نشان دادند که نظر آنها را راجع به اینکه از رئیس جمهور بعدی چه انتظاراتی دارید میپرسید. قریب به اتفاق پاسخ دهندگان تنها جوابی که میدادند این بود:
«ما انتظار داریم که رئیس جمهور بعدی مشکل گرانی رو حل کنه...
من انتظار دارم همین گرانی و تورم رو بهش برسه...
به نظر من باید بیکاری رو ریشه کن کنه و گرانی رو از بین ببره...
رئیس جمهور بعدی باید بتونه کاملا تورم رو مهار کنه...
باید گرانی رو...»
و این سیر ادامه داشت و انگار از رئیس جمهور بعدی هیچ انتظاری نباید داشت جز رفع تورم و بیکاری...
ما منکر این نیستیم که این دو مقوله مهم اند چراکه در شرایط کنونی وضعیت اقتصادی به مردم فشار می آورد اما نشان دادن این مرتبه از سطح درک و فهم هم جالب نیست؛ مردمی که تنها شکم خودشان را میبینند!!قطعا الباقی مردم نظرات دقیق تری خواهند داشت که باید آنها را هم بازتاب داد...
به شخصه همچنان منتظر بودم تا شاید فردی هم حرفی از مبارزه با رانت خواری و فساد های اقتصادی و اداری و بروکراسی های اداری بزند، حرفی از برقراری عدالت بین طبقات و دهک های جامعه مطرح کند، حرفی از ایستادگی و کرنش نکردن در مقابل ابرقدرت های زورگو ... حرفی از پایداری در جبهه های علمی و فناری به میان بیاورد...
واقعا متاسف شدم از اینکه دیدم رسانه ی ملی آن چیزی را که از انتظارات مردم نشان میدهد در حد بحث های درون تاکسی و مترو و خیابان است!
واقعا رسالت رسانه ی ملی در قبال روشن سازی افکار جامعه در فضای انتخابات در همین حد است؟ به نمایش گذاشتن سطح درک و فهم و استدلال عوام؟ توانایی رسانه های جمعی برای شکل دهی بر افکار جامعه بر هیچ کس پوشیده نست، ایا نمایش چنین سطحی از درک و فهم میتواند به انتخاب جامعه سمت و سو بدهد و آنها را برای انتخاب اصلح کمک کند؟ نتیجه ی نشان دادن یک همیچین گزارشاتی غیر از این است که سبب میشود مردم عوام تنها ملاک را همین دو مقوله ی مبارزه با گرانی و بیکاری ببینند و انتخابشان تنها بر همین اساس باشد؟ غیر از این است که باعث میشود مردم فریب شعار های رنگارنگ نامزد های انتخاباتی در مورد این دو مقوله را بخورند؟ هرکس راهکار های شاذ تری بدهد، و تاکید بیشتری روی اقتصاد کند در نظر مردم بهتر جلوه میکند!
بهتر نیست رسانه ی ملی در چنین موقعیتی به دنبال سمت و سو دادن و رشد دادن ملاک های انتخابی بینندگان باشد؟ بهتر نیست در این فضا چنین سوالاتی را از خواص جامعه و تحصیل کردگان و کسانی که واقعا حرفی برای گفتن در این زمینه دارند بپرسند؟ بهتر نیست فضای نخبگانی و استدلالات جامع و هدفمند، حاکمِ بر رسانه ی ملی باشد تا گفتمان های خیابانی؟
ما نگران جوی هستم که صدا و سیما دارد بوجود می آورد، زوم کردن و بزرگنمایی چنین انتظاراتی، حتی اگر انتظار غالب افراد جامعه هم باشد، معایب و آفاتی را به دنبال دارد و بزرگترین عیب و افت ان این است که انتظارات مردم را نسبت به رئیس جمهر بعدی به صورت غیر واقع بینانه ای افزایش میدهد و مردم چنین توقعی پیدا میکنند که شخص بعدی باید در یک چشم بر هم زدن تمام مشکلات اقتصادی را رفع و رجوع کند.
غیر از این همانطور که اشاره کردم ما دغدغه های مهم دیگری هم داریم، ساماندهی وضعیت فرهنگی جامعه، افزایش سطح علم و فناوری در زمینه هایی همچون علوم هسته ای، نانو، پزشکی،علوم فضایی، رشد در زمینه های صنعتی و گسترش کیفیت کالاهای داخلی، بالا بردن صادرات غیر نفتی، کاهش وابستگی به صادرات نفت خام، گسترش توان نظامی و بازدارندگی کشور، افزایش سطح بازرگانی با کشور های منطقه و کشور های دوست فرامنطقه ای...
انتظارات ما از رئیس جمهور بعدی منحصر به شکممان نیست قطعا! غیر از مسائلی که در بالا مطرح کردم به نظر می آید رئیس جمهور بعدی باید ملاک های دیگری هم داشته باشد از جمله:
1-عدالتخواهی :عدالتخواهی باید یکی از شاخصه های اصلی رئیس جمهور اینده باشد ،هر رئیس جمهور در درجه ی اول می بایست طرفدار قشرهای محروم و مستضعف باشد و رویکرد های مدیریتی خویش را در خدمت این اقشار قرار دهد،وی باید به عدالت نگاه حداکثری داشته باشد و عدالت را در عرصه ی سیاست و فرهنگ و اقتصاد و...به کار گیرد و با برنامه ریزی عدالت و پیشرفت را توأمان رشد دهد.
2- جدیت در مبارزه با فساد؛ هر رئیس جمهوری باید با توجه به شرایط کنونی کشور جرات مقابله با باندهای انحصار طلبِ ثروت و قدرت و فسادهای سازمان یافته را داشته باشد و مصلحت بینی ها سبب نشود ، مبارزه ی با مفاسد به اولویت های دسته ی چندم او بدل شوند.
3- دوری از سیاست زدگی: رئیس جمهور اینده نباید وابسته و وام دار احزاب و جناح های سیاسی باشد، آن طور نباشد که فردای انتخابات سکان قسمت های مختلف دولت را همچون غنیمت جنگی و به عنوان سهم خواهی به افراد و گروه ها و احزاب حامی اش واگذار کند. رییس جمهور تنها باید خود را مدیون مردم ببیند و به هرگونه باندبازی های سیاسی پشت پا بزند.
4-فهم واقع بینانه از شرایط کنونی جهان و آشنایی با نحوه ی بازی و عمل فعالانه در عرصه ی سیاست خارجی: رئیس جمهور اینده نباید متأثر از جوسازی های نظام سلطه باشد و مرعوب رسانه ها و فضاسازی آنان قرار گیرد ،وی باید ایران را کشوری تاثیر گذار و پیشرو و فعال در معادله های منطقه ای و جهانی بداند و بنابر این پیش زمینه در عرصه ی سیاست خارجی عمل کند. وی میبایست مولد و ایجادگر پتانسیل های جدید در عرصه ی روابط خارجی و بازی های بین المللی باشد، و نقش فعالی را در این عرصه ایفا کند نه اینکه منفعلانه پا در این گود بگذارد و "توسری خور" ابر قدرت ها و نظام های ناعادلانه ی بین المللی باشد.
5-اعتقاد و التزام به مردم سالاری دینی: وی باید به نقش و جایگاه بدنه مردمی و نهادهای مردمی ایمان داشته باشد،به عبارت بهتر برای حل مشکلات مردم از امکانات مردمی استفاده کند و امکانات مردمی را بسیج و در خدمت حل مشکلات کشور قرار دهد.
6-جوان گرایی:برخی افراد و جریان های سیاسی با محافظه کاری مخالف حضور جوانان در عرصه های مدیریتی کشور هستند و به همین علت میانگین سن مدیریتی و تصمیم گیری را هم بالا می برند، در حالی که رهبر معظم انقلاب تاکید نموده اند "محافظه کاری قتلگاه انقلاب است". استفاده از نیروهای جوان و نواندیش قطعا به پویایی نظام کمک وافری خواهد کرد.
7-تفکر جهادی؛ایمان به راه حل های داخلی؛ رییس جمهور میبایست به توانمندی های داخلی ایمان داشته باشد، شیفته ی راه حل ها و تئوری های غربی نباشد، به راه حل های بومی برای حل مشکلات کشور امکان فعالیت بدهد، وی باید با قبول شرایط جنگی کشور به استقبال از ایده های نو برای در هم شکستن محاصره کنونی برود و همواره از ابتکارات بومی حساب شده حمایت کند.
92/2/15
1:12 ص
به نام حق
بی تردید علامه مصباح یزدی شناخته شده ترین روحانی ولایت مدار کشور هستند. دفاع جانانه ایشان از جایگاه ولایت فقیه در کوران حوادث فتنه 78 و تبیین و روشنگری شجاعانه و غیرتمندانه اشان از مقام منیع ولایت فقیه نشان داد ایشان در مقام احساس وظیفه و تکلیف حتی حاضرند از آبروی خویش نیز سرمایه کنند. و این نشان از اوج تقوا و اخلاص ایشان است. این یار وفادار نظام و انقلاب و اسلام و رهبری اینبار نیز چون سابق به وظیفه الهی و اسلامی خویش عمل کرد. او همچون سرداری از جان گذشته و در قامت مردان میدان بصیرت و معرفت و عمل پا به به عرصه تکلیف گذاشته و با همراهی و همکاری گسترده دوستان و شاگردانش توانست پس از ماهها تحقیق و بررسی و سنجیدن تمامی معیارهای نامزدی دکتر لنکرانی را به عنوان نماینده جبهه مورد تایید قرار دهند.
سرانجام پس از بررسی های موشکافانه و دقیق برای تعیین کاندیداهای اصلح، کامران باقری لنکرانی به عنوان نامزد مورد نظر جبهه پایداری برگزیده شد تا بالأخره یکی از قطب های اصلی انتخابات پیش رو نیز رسما وارد کارزار انتخاباتی شود. در رابطه با این انتخاب و مسائل پیرامون آن نکاتی قابل ذکر است:
1) جبهه پایداری و شخص علامه مصباح یزدی (مدظله العالی) به عنوان پشتیبان اصلی این جریان، از آغاز تأسیس این جبهه در مظان اتهامات و تخریب های بی سابقه قرار داشتند. به ویژه حضرت علامه که به دلیل مواضع صریح و روشنگری های خود در زمان اصلاحات و به خصوص فتنه 88 همواره پای ثابت توهین ها و حملات در روزنامه های زنجیره ای و بعضا رسانه های مدعی اصولگرایی بودند.
این توهین ها و تخریب ها در آستانه انتخابات یازدهم طبعا شدت بیشتری به خود گرفته است و از سایت های معاند و اصلاح طلب گرفته تا حامیان دولت و شهردار تهران، همگی به جای نقد اصولی و صحیح گفتمان این جریان ( که قطعا خالی از نقص و ضعف نیست)، علم تخریب را سردوش گرفته اند و به بهانه های مختلف سعی در زیر سوال بردن کلیت این جریان اصولگرایی می کند. دکتر لنکرانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. چه اینکه ایشان در ماه های اخیر که به عنوان سخنگوی جبهه فعالیت می کردند و حتی کاندیداتوری ایشان هنوز قطعی نشده بود، از سوی سایت ها و رسانه های مذکور به عناوین مختلف مورد تهاجم قرار گرفت. از هلو نامیدن و به سخره گرفتن درجه پروفسوری ایشان تا کشاندن معرکه به سابقه پدر و خانواده که همگی از ضعف گفتمان های مقابل جبهه پایداری حکایت دارد. چرا که توهین ها و تخریب های اینچنینی جز از ضعف گفتمانی جریان های دیگر و همچنین اعتراف به عمق تأثیرگذاری این جبهه نشأت نمی گیرد.
2) در مقابل تخریب های فوق الذکر، جبهه پایداری با تشکیل شورای فقاهتی، سعی در اسلامیزه کردن تمام تئوری ها و به تبع آن فعالیت های خود کرد. بیانات علامه مصباح یزدی به عنوان یکی از اعضای شورای فقاهتی، خط مشی این جریان را به طور کلی مشخص می کند. ایشان در همایش انتخاباتی اخیر جبهه پایداری بر لزوم عدم تخریب کاندیداهای دیگر تأکید کردند: «بنده با عمق دل برای برخی آقایان دعا میکنم چرا که آنها خدمتگذار هستند پس باید بدانیم شناخت اصلح منافاتی با احترام به دیگران و عدم بیمهری به آنها ندارد.» فرمایشات ایشان کاملا علت تمایز این گفتمان را با سایر گفتمان های موجود مشخص می کند. آنجا که علامه مصباح از وظیفه محوری به جای نتیجه گرایی سخن می گوید: «ما مرد وظیفهایم، نه به دنبال نتیجه؛ باید ببینیم وظیفهمان چیست، همان را انجام دهیم. نتیجه چه خواهد شد؟ هر چه خدا بخواهد. ممکن است نتیجه همان شود که ما میخواستیم؛ شاید هم خدا مصلحت نداند و خلاف آنچه ما خواستیم، حاصل شود. در هر دو صورت ما وظیفهمان را انجام دادهایم و ثوابش را میبریم. »
این ها همه نشان از این دارد که جبهه پایداری برخلاف جریان های دیگر ( چه اصلاح طلبی و چه اصولگرایی) به مسائل نگاه صرفا حزبی و سیاسی ندارد. این جبهه در عمل ثابت کرده است که تلاش می کند از ورود به بازی های کثیف سیاسی و باندبازی ها و ائتلاف های بی سرانجام پرهیز کند، چرا که عمل به وظیفه و تکلیف را مقدم بر هر چیز می داند و قطعا این نکته، یکی از علل اصلی حمله به این جریان است. ( البته این بدان معنا نیست که ما ضعف ها و نقص های جبهه پایداری را نادیده بگیریم.
3) جبهه پایداری از بدو تأسیس آن یعنی قبل از انتخابات مجلس نهم، به دلیل نقطه نظرات متفاوت با دیگر جریان های اصولگرایی، از دید برخی به وحدت شکنی متهم می شد. ماجرای این اتهام به وحدت شکنی از آنجا آغاز شد که اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم برای جلوگیری از تشتت و تقسیم آرا، تصمیم به ائتلاف گرفتند تا در آخر بر اساس نظرسنجی ها نامزدهای مورد نظر را انتخاب کنند.
اما برخلاف نظر اکثریت اصولگرایان بر این اجماع، جبهه پایداری به دلیل نوع تفکر حاکم بر آن، حاضر به پذیرش این ائتلاف نشد. چرا که معیار اصلح بودن را نه در نتایج نظرسنجی های نامعلوم، بلکه در شاخص های دیگری همچون ولایتمداری و کارآمدی جستجو می کرد. این استنکاف، سبب شد تا دوباره تخریب ها بر ضد این جبهه و این بار با محوریت وحدت شکنی آغاز شود. البته بعد از انتخابات، نتایج نشان از شکست ائتلاف مذکور (7+8) و در مقابل راهیابی بسیاری از نمایندگان این جبهه تازه تأسیس به مجلس داشت.
این رویه اشتباه در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری هم دوباره در برخی از اصول گرایان در حال تکرار است. ائتلاف های رنگارنگی همچون ائتلاف پیشرفت (2+1) و ائتلاف اکثریت اصول گرایان (3+2) و به تبع آن واگذاری انتخاب کاندیدا به نظرسنجی ها و ایضا نظرسازی های نامعتبر اینترنتی، حکایت از تکرار همان اشتباه انتخابات مجلس نهم و طرح شکست خورده صالح مقبول به جای اصلح نامقبول دارد. در حالی که حضرت امام خامنه ای در بیانات اخیر خود در مشهد مقدس بر لزوم انتخاب "اصلح" از جانب مردم تأکید داشتند، اصرار این جماعت مدعی اصول گرایی برای انتخاب چنین طرح هایی عجیب می نماید.
در این بین جبهه پایداری نیز با پیروی از فرمایشات حکیمانه علامه مصباح یزدی به جای اصلح سازی، با معیار ها و ملاک های مشخص در جستجوی اصلح برآمد. علامه در جایی این نظرسنجی ها را به باد هوا تشبیه کردند و فرمودند: «باید کارمان خالصانه برای خدا باشد و به هیچ چیز دیگری هم غیر از او امید نداشته باشیم؛ هیچ چیز، یعنی هیچ چیز. کمک دیگران، نظرخواهی و پول و مانند آن، همه باد هواست. اگر خدا نتیجهای را بخواهد، منتظر این نظرخواهیها و نظرسنجیها نمیماند. همچنانکه بارها زیر و رو شدن این نظرخواهیها را دیدهایم. ما باید به وظیفهمان عمل کنیم؛ نتیجه را کس دیگری رقم میزند. »
4) در آخر ذکر این نکته ضروری است که با توجه به سخنان مرحوم آیت الله خوشوقت (یکی از اعضای شورای فقاهتی جبهه پایداری) که قبل از سفر آخر خود به مکه فرمودند: «گزینه اصلح خودش به میدان نمی آید بلکه ما وظیفه داریم که کاندیدای اصلح را برای حضور متقاعد کنیم» می توان این شاخص یعنی عدم تمایل به قدرت را از مهمترین ملاک های انتخاب اصلح دانست. این در حالی است که برخی از خود اصلح پنداران و احساس تکلیف کرده های انتخابات یازدهم که از ماه ها و بعضا از سال ها پیش(!) ستاد های انتخاباتی خود را فعال کرده اند و به انتخابات به چشم یک نردبان برای رسیدن به قدرت می نگرند، قطعا مردم را همانند روشنفکرترین زن ایران در سال 88(؟!) ساده می پندارند، وگرنه مردم تفاوت چفیه انداختن های انتخاباتی با غیر آن را درک می کنند و شاید علت تفاوت برخی با برخی دیگر همین تفاوت در احساس تکلیف ها باشد.
به واقع آیا تفاوتی نیست میان آنان که در صف اول ورود به انتخابات قرار گرفته اند و آنان که با وجود فراخوان های پرشمار مردمی باید برای ورود به صحنه انتخابات التماس شان را کرد؟!
منبع: وبلاگ اندیشه عاشورایی
92/2/15
12:58 ص
هوالحق
انتخابی بس سخط و دشوار در برابر جبهه پایداری قرار داشت. از میان 100 تن گزینه پس از ماهها مطالعه و تحقیق بالاخره با اجماع قاطع همه اعضای جبهه پایداری دکتر باقری لنکرانی پس از درخواست های مکرر در جهت ادای تکلیف و انجام وظیفه در راستای اعتلای اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی در پست مهم و حساس ریاست جمهوری اعلام آمادگی کردند. لازم است با توجه به عملکرد بسیار ارزشی و ولایت مدارانه وی تمامی تلاش خود را در جهت موفقیت ایشان به کار ببندیم. انشاءالله
92/2/15
12:51 ص
با نام و یاد خدا
این وبلاگ در جهت ایجاد همدلی و نزدیکی بیشتر طرفداران نامزد محترم جبهه پایداری ایجاد شده. لذا از دوستان ولایت مدار تقاضا داریم که ما را در این امر مهم و تکلیف شرعی همراهی و حمایت نمایند.
این وبسایت در جهت حمایت از نامزد ولایت مدار و ارزشی جبهه پایداری ایجاد شده. در این وبلاگ به صورت روزانه آخرین و جدیدترین اخبار و اطلاعات درباره این نامزد محترم ارائه خواهد گردید. * تا دولت ولایی، یک یاعلی تمام است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگینامه دکتر کامران باقری لنکرانی : کامران باقری لنکرانی متولد 1344 در تهران و متاهل است. او سه فرزند دارد. وی دارای مدرک فوق تخصصی گوارش و کبد است کامران باقری لنکرانی در دولت نهم و کابینه اول احمدی نژاد وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. سوابق تحصیلی 1- دکترای عمومی دانشگاه شیراز 1368 2- فوق تخصص گوارش و کبد شیراز 1375 سوابق اشتغال 1- معاون آموزشی گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 2- رییس بیمارستان نمازی شیراز 3- معاون پشتیبانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 4- مدیر گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 5- وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی فعالیتهای علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی 1- استادیار گروه داخلی از سال 1371 تا 1380 2- دانشیار گروه داخلی از سال 1380 تاکنون 3- عضویت در انجمن بین المللی پیوند کب، انجمن آمریکایی متخصصین گوارش، انجمن متخصصین گوارش و کبد ایران 4- انتشار دو کتاب و مشارکت در تألیف دو کتاب دیگر 5- چاپ 22 مقاله پژوهشی به زبان انگلیسی و 4 مقاله پژوهشی خارجی در مجلات علمی پزشکی داخلی و بین المللی 6- تأسیس و سردبیری مجله الکترونیک پزشکی شیراز سال 1379 ( اولین مجله الکترونیکی پزشکی جمهوری اسلامی ایران) 7- ارائه مقالات پزشکی در شش کنگره خارج از کشور و تعداد زیادی از کنگره های داخلی 8- عضویت در هیئتهای ممتحن امتحانات دانشنامه فوق تخصصی گوارش و کبد، تخصصی اورژانس، پذیرش دستیار، امتحان جامع کارورزی،گواهینامه تخصصی داخلی 9- عضویت در کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ش 10-و امروز افتخار میکند که سخنگوی جبهه مردمی جبهه پایداری است